همه دختران، دختران این سرزمین هستند. خوب و بد ندارد. قاعده بازی هم این گونه نیست که فیلتری را برداریم و هر یک را که از فیلتر استانداردهای تعریف شده عبور کرد، نگهش داریم و مابقی را رها کنیم.
روز ملی جمعیت در گوشه و کنار، از جوانی جمعیت و ترفندهای صعودی کردن نرخ آن می شنویم، در حالی که توجه به جوانی جمعیت نباید به قیمت نادیده گرفتن سالمندی باشد.
افراد بنا به دلایل مختلفی از جمله: کنجکاوی، تنوع طلبی، انگیزه تجربه کردن ، مبارزه با ناکارآمدی و کسب اعتماد به نفس، سرگرمی، گریز از واقعیت، مشکلاتی در رابطه با صمیمیت، انتقام و کنجکاوی جنسی، وارد روابط فرا زناشویی می شوند.
جامعه مخاطره آمیز کنونی، جوانان را به نحوی فزاینده درگیر زندگی شخصی کرده و بر شدت آسیب پذیری آنها افزوده است. امروزه، جوانان با مخاطراتی سروکار دارند که به لحاظ اجتماعی، اخلاقی و از حیث پیامدها، با مخاطراتی که نسل های پیشین با آن مواجه بوده اند، تفاوت دارد.
ادبیات زن ستیزانه ای در شاهنامه است که غالباً از زبان قهرمانان داستان است و پژوهشگران معتقدند، چنین ادبیاتی باور عمومی موجود در فرهنگ اجتماعی آن زمان را نشان می دهد و نه لزوما عقاید شخصی فردوسی.
در همه دورانهایی که تاریخ پیش رفته، زنان در جوامع مرد سالار بسان کالایی بیش نبوده اند و معتقد هستم، طراحی این نوع بنرها تیشه زدن به ریشه هویت زن است. کار فرهنگی با تحقیر پیش نمیرود.
«زنان در ریاضیات بد هستند»، چنین پیش فرض هایی به حدی گسترده شده است که در ذهنیت مردم جای گرفته و به صورت ناخواسته به عنوان بدیهیات پذیرفته شده است که حتی دیگر مردم این کلیشه ها را زیر سوال نمیبرند. برای مثال، اغلب می شنویم که زنان هیچ درکی از جهت یابی ندارند و استعداد کمتری در ریاضیات دارند.
شعار بسیاری از شرکت های تاکسی آنلاین، پایین ترین قیمت، ایمن ترین سفر و سریع ترین زمان ممکن رسیدن به مقصد است.
شاخص ترین علت بیکاری زنان تحصیل کرده، ناشی از فرهنگ حاکم بر جامعه است. جامعه ی مرد سالار که اشتغال زنان را جدی نمی گیرد، چراکه جایگاه زن تنها در خانه تعریف شده و از سوی دیگر برای عموم جامعه نیز اشتغال مردان اهمیت بیشتری دارد.
یک زن روزی همسر و سپس مادر می شود، محدودیت های تعریف شده در قوانین مدنی نه تنها دختران را از ازدواج روی گردان می کند، بلکه جامعه را نیز با چالش بزرگی مانند مهریه روبرو می سازد.
اگر یک فرد مبتلا به تالاسمی بتواند از کودکی تا بزرگسالی از یک سبک زندگی نزدیک به نرمال برخوردار باشد، می تواند از رشد منظم جسمی و عاطفی بهره برده و حتی حس شیرین پدر یا مادر شدن را تجربه کند.
زنان معمولا خیلی بیشتر از مردها احتمال دارد بی سر و صدا درد بکشند و در واقع گاه زنان این مسئله را پذیرفتهاند که نمی توانند بیمار شوند، چراکه باید از خانواده خود مراقبت کنند و بسیار دیده ایم، زنان همین قدر که سرپا باشند خود را بیمار نمی دانند.
امروزه والدین تمام تلاش خود را میکنند تا با استفاده از ابزارها و تکنولوژیهای نوین آموزشی، فرزندان نخبه و باهوشی تربیت کنند، در حالی که وظیفه والدین تربیت کودک نخبه نیست، بلکه تربیت یک فرد شاد و راضی است.
زنان به ویژه بر اساس ویژگی های جسمانی شان مورد قضاوت قرار می گیرند و احساس شرمساری نسبت به بدنشان رابطه مستقیمی با انتظارات اجتماعی دارد.
در سال های اخیر معلمان را درگیر رتبه بندی مبهمی ساخته ایم که به خیال باطل سبب رشد و ترقی و کیفیت آموزش و حرفه معلمی شود، در حالی که با وعده های افزایش حقوقی که از ثمره این نوع رتبه بندی نصیب معلمان می شود، تمرکز آنها را از روی دغدغه اصلی آنها که تربیت دانش آموزانی کارآمد است، دور ساخته و آن ها را در تکاپوی مسیر های عجیب و غریبی برای بالا و پایین کردن رتبه ها رهنمون کرده ایم.