بیشتر والدین، کودک با نشانگان داون خود را بسیار مهربانتر از سایر فرزندان خود میدانند و معتقدند درصورتیکه هنگام اطلاعرسانی توسط پزشکان این موضوع به آنها عنوان میشد، به کنار آمدن آنها با مسئله کمک بیشتری می کرد.
از آنجا که بیش از نیمی از مشتریان چنین بازاری، مردان متاهل هستند، بی گمان سیاست های فرهنگی در راستای تحکیم خانواده و البته تغییر نگاه ابزاری مرد به زن می تواند آسیب ها را تا حد زیادی مرتفع سازد.
در حقیقت فهم چگونگی تغییر الگوی زندگی زنان مصاحبه شونده مهمترین هدف کتاب “دفترچه خاطرات ۱۶ زن ایرانی در قلمرو زندگی روزمره” است.
لایحه پیشگیری از آسیب دیدگی زنان و ارتقای امنیت آنان در برابر سوء رفتار منتشر شد.
احساس خوشبختی زمانی حاصل میشود که فرد از تهدیدها رهایی یابد و بتواند از فرصتهای موجود در زندگی بهره گیرد. در این صورت، زنان بهمنزلۀ نیمی از افراد جامعه قادرند ایدهها، خواستهها و تمایلات خود را آزادانه مطرح کنند و قابلیتهای خود را به فعلیت رسانند. در غیر این صورت، نبود فرصتهای بهینه برای شکوفایی زنان، آنان را دچار محرومیت میکند که نارضایتی از زندگی را به همراه دارد. هرچه میزان نارضایتی زنان از امکانات، فرصتها و … افزایش یابد، از میزان شادزیستی آنها کاسته میشود.
بسیاری از اخبار مربوط به زنان در خوشبینانه ترین حالت برای مدتی کوتاه، فضای رسانهای کشور را تحت الشعاع قرار می دهد. گاهی تصور می شود وضعیت به این شکل پیش می رود که تنها به دنبال شوی سیاسی هستیم و بسیاری از موارد حاد که انتظار میرود از روند رو به پیشرفت در زمینه کاهش آزار و اذیت زنان و مسائلی که در بعضی از شهرها تبدیل به دغدغه زنان شده است، برخوردار باشیم، همچنان در هاله ای از سکوت پنهان مانده است.
در سراسر جهان، زنان نخستین کسانی هسـتند که صبح از خواب برمی خیزند و آخرین کسانی هستند که شب به بستر می روند. چنـین زنـانی کـه خسـته و کوفته از کارند و در وهله آخر، آن هم با شرایط خاصی، می توانند به نیازهای بهداشتی خود بیندیشند. حتی در برخی از جوامع، زنان فقط زمانی می توانند به پزشک مراجعه کنند که شوهر یا پدر همراهشـان باشـد. در نتیجـه، ممکن است معالجه زنان به تأخیر افتد یا اصلاً برای معالجه اقدامی نشود.
گاهی تصور می شود یا از آن سوی بوم افتاده ایم و سیاست های تهدید جمعیتی را اجرایی کردیم که با کاهش جمعیت روبرو شدیم و یا مانند دهه ۶۰ بر افزایش بدون سیاست گذاری جمعیت تاکید کرده ایم که تبدیل به چالش ها و معضلاتی شده است و چنانچه تدبیری اندیشیده نشود و جوانان را تجهیز به کار و علم نکنیم در آینده زنگ خطری جدی خواهد بود.
کلیشه های تبعیض جنسیتی که پیامد انواع نابرابری میان دو جنس هستند؛ به سهم خود به عامل تبعیض میان جنسها بدل میشوند. هرچه کودک کوچک تر باشد، کم تر می تواند در برابر هجوم کلیشه ها ایستادگی کند که او را وا می دارند تا به جنس دیگر صفت ها، امتیازها یا کمبود های سنتی را نسبت دهد و بدین ترتیب کودکان وادار می شوند که صفات قهرمانانه را به پسرها نسبت دهند و دخترها را تحقیر کنند.
فرزندان ما موهبت های با ارزشی هستند که هرگز نباید بدیهی انگاشته شوند و زندگی آن قدر غیر قابل پیش بینی است که هیچ کدام نمی دانیم امروز آخرین روز زندگی هست یا نه؟
دختری با هفت اسم، نام کتابی است که داستان فرار دختری از کره شمالی را نقل می کند.
هنوز هم از نگاه عده ای، کار زنان هم خدا، هم خرما را خواستن است. چیزی که ما امروز بیش از هر چیز نیاز داریم، برابری واقعی فرصت هاست؛ یعنی اینکه جامعه آنقدر اساس خود را تغییر دهد تا بتواند نیاز هر دو جنس را برآورده سازد، نه اینکه نوشدارویی توزیع کند که بی تاثیر باشد.
پدیده کودکان کار که امروز تبدیل به تراژدی شهری شده؛ مشکلاتی مانند محرومیت از حق تحصیل، محرومیت از حق بهداشت و سلامت، محروم شدن از بازی و تفریح و بسیاری از حقوق دیگر که چه بسا برای یک زندگی عادی لازم است را سبب شده است و مساله کودکان خیابانی در ایران را از مرحله یک آسیب اجتماعی به سمت بحران ملی سوق می دهد و باید کنترل و ساماندهی شود.
یکی از معیارهایی که می توانیم به آسانی سطح استاندارد زندگی خود را محاسبه کنیم، حال خوب است. حال خوب تا حدی ذهنی است و ارتباطی به موقعیت مکانی و زمانی فرد ندارد؛ اما میزان رفاه مادی می تواند کمک کند تا فرد حال خوبی داشته باشد.
منطبق نبودن آنچه که آموزش و پرورش به دانش آموزان ارائه می دهد با آنچه نیاز های جامعه می طلبد، نکته ی کلیدی در بیراهه رفتن این نظام آموزشی است.