عصر زنان

به بهانه ۱۸ فروردین که در تقویم ملی، روز سلامتی نامگذاری شده است؛

نگاه تبعیض آمیز به سلامت زنان

در سراسر جهان، زنان نخستین کسانی هسـتند که صبح از خواب برمی خیزند و آخرین کسانی هستند که شب به بستر می روند. چنـین زنـانی کـه خسـته و کوفته از کارند و در وهله آخر، آن هم با شرایط خاصی، می توانند به نیازهای بهداشتی خود بیندیشند. حتی در برخی از جوامع، زنان فقط زمانی می توانند به پزشک مراجعه کنند که شوهر یا پدر همراهشـان باشـد. در نتیجـه، ممکن است معالجه زنان به تأخیر افتد یا اصلاً برای معالجه اقدامی نشود.

به گزارش عصر زنان، گاهی زنان فکر می‌کنند، وقتی را که برای حفظ سلامت خود می‌گذارند، مانع انجام وظایفشان برای خانواده و جامعه می‌ شود و اغلب بیشتر از اینکه به سلامتی خودشان فکر کنند، به فرزندان، همسر و شغلشان اهمیت می‌دهند. غافل از اینکه توجه به خود، زمینه خدمت و انجام وظیفه خانوادگی و اجتماعی را برای آنها فراهم می‌کند.
امروزه سلامت و رفاه اجتماعی زنان که نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می دهند، نه تنها به عنوان یک حق انسانی شناخته شده، بلکه تاثیر آن در سلامت خانواده و جامعه نیز اهمیت روزافزون یافته است.
سلامت زنان در برگیرنده رفاه جسمی، روانی، اجتماعی، فرهنگی، عاطفی و معنوی آنهاست و تحت تاثیر عوامل فیزیولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی قرار دارد.
سلامت زنان، به دلیل ویژگیهای بیولوژیکی و نقش باروری آنها و همچنین، نقش محوری و اساسی آنها در ارائه مراقبتهای سلامت در خانواده و جامعه با مردان متفاوت بوده و اهمیت ویژه ای دارد.
براساس اطلاعات سازمان جهانی بهداشت، زنان به دلیل ایفای نقش های متعدد در خانواده و جامعه، گذراندن دوره های فیزیولوژیکی مختلف مانند بلوغ، قاعدگی، بارداری، زایمان و یائسگی و همچنین، احتمال خطر بیشتر در ابتلا به فقر، گرسنگی و سوءتغذیه، حجم کاری زیاد و تبعیض جنسیتی، گروه پرخطر محسوب می شوند. از این رو سلامت زنان به دلایل مختلف آسیب پذیر است و علاوه بر مسائل بیولوژیکی، تحت تاثیر عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است.
از سوی دیگر، زنان در دسترسی به آموزش و مراقبت های بهداشتی و اطلاعات و خدمات بهداشتی، درمانی مورد نیاز از فرصت های عادلانه و مشابه با مردان برخوردار نیستند و هرچقدر تفاوت در دسترسی و بهره مندی از این فرصت ها بیشتر باشد، وضعیت آنها، فرزندان و خانواده هایشان وخیم تر است و از محرومیت بیشتری رنج می برند .
هنگامی که بحث جنسیت و سلامت به میان می آید، بایستی در به کار بردن این مفهوم دقـت کنـیم، چرا که مفهومی متغیر در بین دو جنس محسوب می شود.
درست است که میزان مرگ و میر زنان در برخی از گروه های سنی کمتر از مردان است؛ اما زنان بر اساس آمارهای بهداشتی در مقایسه با مردان آسیب پذیری بیشتری در مقابل بیماری ها دارند. شیوع برخی بیماری ها در میان آنها بیشتر است، و از نظر دسترسی و استفاده از خدمات بهداشتی، درمانی شرایط نامساعدتری دارند.
«سازمان جهانی بهداشت» بر این عقیده است که این نوع تفاوت ها در رابطه با جنسیت از بدو تولد و در سراسر جهان مطرح است. به عنوان مثال؛ اطلاعـات آمـاری ایـن سـازمان نشان می دهد که سرعت ابتلا به بیماری ایدز در زنان بیشتر از مردان است، هرچند که ویروس HIV عمـلاً بر هر دو جنس به یک میزان می تواند مؤثر باشد.
دوم آنکه، علاوه بر موارد خاص فیزیولوژیکی فوق، زنان ممکن است دچار برخی از مسائل مرتبط با بهداشـت نیز باشند که بیشتر رنگ و بوی اجتماعی و فرهنگی دارد، به عنوان مثال؛ سهل انگاری در درمان کم خونی زنان و دختران، بی کفایتی یا فقدان مراقبت های عمومی مربوط به پزشکی زنان و آموزش های جنسی و نیز مراقبت های پیش از زایمان و پـس از زایمان، مصرف داروهای غیر ایمن، توجه ناکافی دولت به بیماری هایی که عمدتاً زنان به آنها دچار می شـوند.
از طرفی مسـئولیت هـای زنـان در نقش های چندگانه ای که بر عهده دارند، ممکن است سلامتشان را به خطر بیندازد. در بسیاری از جوامـع، زنـان بـار مضاعفی را تحمل می کنند، از آنها انتظار می رود که هم در بیرون از خانه برای کسب درآمد کار کنند و هـم مسئول کارهای داخل خانه باشند و به نیازهای شوهر و فرزندانشان و گاه نیازهای خویشـاوندان دیگـر نیـز رسیدگی کنند. حتی هنگامی که زنان به کارکردن در بیرون از خانه هم نپردازنـد، بـاز کارهـای داخـل خانـه ممکن است دشوار و پایان ناپذیر باشند.
در سراسر جهان، زنان نخستین کسانی هسـتند که صبح از خواب برمی خیزند و آخرین کسانی هستند که شب به بستر می رونـد. چنـین زنـانی کـه خسـته و کوفته از کارند و در وهله آخر، آن هم با شرایط خاصی، می توانند به نیازهای بهداشتی خود بیندیشند. حتی در برخی از جوامع، زنان فقط زمانی می توانند به پزشک مراجعه کنند که شوهر یا پـدر همراهشـان باشـد. در نتیجـه، ممکن است معالجه زنان به تأخیر افتد یا اصلاً برای معالجه اقدامی نشود.
لذا ضروری به نظر می رسد، حق بهره مندی از تندرستی و بهداشت در چارچوب رشد و پیشرفت جـامع زنـان مـدنظر قـرار گیرد. برای آنکه زنان تندرست باشند، باید نیازهای اساسی آنها را برآورد. این نیازها مشتمل اند بر: درآمـد تضـمین شده، شرایط سالم کار و زیست، خوراک و آب کافی و پاک، تعلیم و تربیت، و مراقبت های بهداشتی. علاوه بر موارد یاد شده، داشتن مقام و جایگاه مناسـب در جامعـه، تقسـیم عادلانـه کـار ( از جملـه تولیـد، مراقبـت از فرزنـد،کارهای خانـه)، و رهـایی از خشـونت را نیـز مـی تـوان از نیازهـای بهداشـتی زنـان بـه شـمار آورد. چنین حقی به مراتب وسیع تر از حق دسترسی به مراقبت های بهداشتی است. «مراقبـت بهداشتی» فقط بر دسترسی به بیمارستان ها، درمانگاه ها، داروهـا و متخصصـان بهداشـت دلالـت دارد. ایـن دسترسی، اگرچه مهم است، اما برای «تندرستی» کافی نیست.
نتایج مطالعات مختلف، بیانگر این است کـه تفاوت های فیزیولوژیکی، در تعامل با جایگاه متفاوت زنـان و مـردان در سـاختارهای اجتمـاعی،
نقش ها ، مسئولیت ها، جایگاه و قدرت اجتماعی این دو گروه، نقش مهمی در ماهیت مشـکلاتی که با آن دست و پنجه نرم می کنند، دارد. به عنوان مثال؛ می توان گفت که تعامـل مسـائل ژنتیکـی، هورمونی و فیزیولوژیکی، با ناسازگاری های زناشویی، حمایت اجتماعی نامناسب، فقر مـالی، درهـم تنیدگی نقش ها و استرس های مربوط به زایمـان و سـلامت کـودک و مـادر سـبب افـزایش احتمال زنان به اختلالات خلقی و اضطرابی می شود.
پر واضح است، اشتغال، تبعیض جنسیتی، وظایف و نقش های مادری و همسری، فقر، خشونت، تحصیل و مالکیت، برخی از عواملی هستند که در جوامع و فرهنگ های مختلف به گونه های متفاوتی دیده می شوند. آنچه که در یک جامعه رویای شیرین زنانه است، مانند داشتن حق اشتغال برای زنان کشورهای در حال توسعه و یا مشارکت همسر در امور منزل برای زنان ساکن کشوری، در یک جامعه دیگر یک حق مسلم و بدیهی شمرده می شود و به جای آن رضایت از شغل و درآمد بیشتر، اهمیت بیشتری خواهد داشت.
بدیهی است؛ آموزش و فرهنگ سلامت، از طریق زنان توسعه می یابد. زنان هم دریافت کننده و هم ارائه دهندگان اصلی مراقبت ها درنظام سلامت هستند و بخش بزرگی از مراقبان بهداشتی در بخش رسمی سلامت را تشکیل می دهند .
تفاوت های موجود در وضعیت سلامت زنان، تجارب، انتظارات و اولویت های گروه های مختلف زنان به معنی آن است که هنوز درباره آنچه پیشرفت سلامت آنها محسوب می شود، جای بحث و گفتگو است.

– مهدیه ملک شیخی تحلیلگر مسائل اجتماعی


برچسب ها:
تمام حقوق مادی و معنوی برای پایگاه خبری عصر زنان محفوظ است