دختر و مادر به عنوان عضوهای جدید و قدیمی جامعه، شیوههای جهان بینی و نگرش متناقض یکدیگر را به چالش میطلبند.
به گزارش عصر زنان، یکی از مصداقهای رابطه زن با زن، رابطه مادر و دختر است.
این رابطه از این نظر مهم و قابل توجه است که تجربه مشترک همه زنان است. زن ها فصلی از عمر خود را در این رابطه میگذرانند. هر زنی یا مادر است، یا دختر و یا هم مادر است و هم دختر.
دختر همجنس مادر است. گذشته نه چندان دور او است.
رابطه دختر با مادر نخستین رابطه او با همجنس خودش است. کیفیت این رابطه میتواند بر نوع روابط با همجنسان در آینده تاثیرگذار باشد. ارتباط تیره و تار مادر و دختر، انگیزه های همجنس گریزی را در دختر تقویت میکند.
آنچه بدیهی است؛ دگرگونیهای سال به سال شرایط اجتماعی، تعیین کننده تحولات رفتاری افراد جامعه است. افراد جامعه امروز همان شهروندان اجتماع دیروز نیستند. دختر و مادر به عنوان عضوهای جدید و قدیمی جامعه، شیوههای جهان بینی و نگرش متناقض یکدیگر را به چالش میطلبند.
اختلافات دو نسل که تشدید کننده تفاوتهای ظاهری و درونی است؛ در جوامع در حال توسعه یا در اجتماعاتی که در حال گذر از سنت به مدرنیته هستند، نمود بیشتری دارد. مادر و مادربزرگ قدیمی به هم شبیهترند، تا مادر و دختر روزگار ما. شاید پس از انتقال کامل به عصر مدرن، تفاوتهای دو نسل در آینده کمتر باشد؛ اما اکنون در کشوری مانند ایران به عنوان کشوری که مراحل اولیه توسعه را طی میکند، هنوز میان نسل امروز و دیروز فاصله بسیار است. هرچند این فاصله نسبت به سالهای دهه ۴۰ و ۵۰ کمتر شده است، اما همچنان ریشه اصلی تنشهایی است که روابط مادر و فرزند را دچار اختلال میکنند.
علی شریعتی در این باره چنین می گوید:« یکی از خصوصیات قرن ما چه در شرق و چه در غرب، فاصله میان دو نسل است که از نظر زمان تقویمی ممکن است ۳۰ سال و از نظر زمان اجتماعی ۳۰ قرن به نظر برسد. همین امر سبب میشود در دنیای امروز دختر از مادر فاصله میگیرد و هر دو با هم بیگانه میشوند و اختلاف سنی ۲۰،۱۵و۳۰ سال از هر دو، دو انسان جدا، دو انسان وابسته به دو دوره اجتماعی، وابسته به دو تاریخ، دو فرهنگ، دو زبان، دو بینش میسازد که پیوندشان با هم، جز در شناسنامههایشان نیست و اشتراک شان در زندگی، جز آدرس خانهشان.»
از سوی دیگر نباید فراموش کرد که ارتباط متقابل مادر و دختر بازتاب تربیت مادر نیز هست. شخصیت دختر و چگونگی آن بسته به نوع پرورش و تربیت مادران شکل میگیرد.
نقش مادر در شکلگیری شخصیت فرزندان انکار ناشدنی است. نقش مربی، نقش پنهان و مهمی است. شخصیت کودک بسته به جنس خود متاثر از ذهنیت مادر کامل میشود و به بلوغ میرسد.
بنابراین چنانچه پسرها را از همان کودکی دختر ستیز و خشن بار میآوریم و دختران را آسیب پذیر و شرم زده جسم و جنس خویش تربیت میکنیم، باید اندکی بیشتر تامل کنیم.
زنها در مقام مادر مختارند یا دختران را همچون ضعیفه بار بیاورند و یا بکوشند دختر را به زن مستقل، آگاه و باهوش آینده تبدیل کنند.
بنابراین واضح است که در شکلگیری شخصیت و هویت زنانه زنان نقش اصلی را دارا هستند.
شما به عنوان یک مادر چه اندازه در شکل گیری شخصیت امروز دخترتان خود را مسئول می دانید؟