زنان به ویژه بر اساس ویژگی های جسمانی شان مورد قضاوت قرار می گیرند و احساس شرمساری نسبت به بدنشان رابطه مستقیمی با انتظارات اجتماعی دارد.
به گزارش عصر زنان، روز جهانی بدون رژیم در سال ۱۹۹۲ میلادی توسط «مری ایوانز» معرفی شد. هدف آن کمک به مردان و زنان در سراسر جهان است که از بدن خود قدردانی کنند. مری ایوانز خودش دچار بیاشتهایی بود. او اولین روز بدون رژیم را برای افزایش آگاهی ایجاد کرد.
اکنون، از این روز برای کمک به مقابله با مسائل سخت در مورد رژیم غذایی و آگاهی از بدن، با تمرکز بر تعدادی از پروتکلها استفاده میشود.
اهمیت روز جهانی بدون رژیم
در بزرگداشت روز جهانی بدون رژیم غذایی، شما تلاش میکنید این موارد را انجام دهید:
* ایده شکل بدن زیبا را به چالش بکشید و بپذیرید که اندام بدن افراد مختلف، تنوع دارند.
* روزی را عاری از رژیم غذایی و وسواس در مورد وزنتان سپری کنید.
* حقایق مربوط به صنعت رژیم غذایی را بیاموزید و ناکارآمدی رژیمهای غذایی تجاری را درک کنید.
* به پایان بخشیدن تبعیض وزن، اندازهگرایی و فوبیای چربی کمک کنید.
در جامعه معاصر بدن اهمیت زیادی پیدا کرده است و افراد وقت زیادی را صرف توجه و رسیدگی به بدن می کنند. اینکه افراد نسبت به ظاهر و بدنشان چه احساسی دارند، مساله پیچیده ای است.
در جامعه کنونی، افراد تشویق می شوند تا از طریق رفتارهای مصرفی روی بدنشان کار کنند و آن را مانند پروژه ای در دست اقدام بدانند که هویت شخصی شان براساس آن شکل می گیرد. افراد با دستکاری ویژگی های ظاهری و مرئی بدن و فاصله گیری از مفهوم «بدن طبیعی» مبادرت به ساخت بدن اجتماعی می کنند.
ویژگی های ظاهری و فیزیکی بدن، موقعیت و قدرت چانه زنی متفاوتی به افراد می بخشد و افراد آگاهانه از آن برای سرمایه گذاری بیشتر استفاده می کنند. شیوه جدید کنترل درجامعه مصرفی معاصر به گونه ای است که کنترل بر بدن از طریق سرکوب، اعمال نمی شود، بلکه کنترل از طریق تحریک صورت می گیرد: لاغر باش، خوش ظاهر باش.
نارضاتیی از بدن شامل باورها، احساسات منفی و ناکارآمد در مورد وزن و ظاهر است.
زمانی که زنان نمی توانند با آرمان های فرهنگی – اجتماعی تعیین شده روبرو شوند، دچار نارضایتی از بدن می شوند.
از این رو، شواهد نشاندهندۀ تغییر فرهنگی در ایران و ترجیح بدن لاغر در بین زنان است. توجه فراوان به زیبایی و تناسب اندام از پیامدهای جامعۀ مصرفی است و زنان برای دستیابی به اندازۀ بدنی دلخواه به روش های متعددی، چون رژیم های زیبایی و لاغری اندام، روی آورده اند.
چند دهه اخیر، در ایران تناسب اندام به منزله معیار زیبایی اندام مـورد توجـه دختـران و زنان قرار گرفته و اقدام برای رعایت رژیم لاغری جهت دسـتیابی بـه تناسـب انـدام بـه دغدغـه برخی از دختران و زنان ایرانی تبدیل شده است.
به نظر می رسد که در بسـیاری از جوامـع، زنان در مقایسه با مردان نسبت به وضعیت زیبایی و ظاهر خود و آنچه به چشـم مـی آیـد دقـت نظر بیشتری دارند و حساسیت و توجـه بیشـتری نشـان مـی دهنـد. ایـن توجـه وافـر، ایشـان را وامی دارد رفتارهایی گاه افراطی را به منظور مطابقت دادن ویژگـی هـای بـدن خـود بـا الگوهـای فرهنگی زیبایی چهره و اندام، که در رسانه های جمعی و عوامل تبلیغاتی صنعت زیبـایی تبلیـغ می شود، اتخاذ کنند که بعضاً تبعات سوئی به بار می آورد.
از سوی دیگر، بروز حساسـیت بـیش از حـد در مورد بدن و ظاهر آن بیشتر به بروز مشکلاتی در بدن نظیر بی نظمی در تغذیـه، کـاهش اعتمـادبه نفس، لاغری و آسیب های بدنی منجر شده است.
بنا بر آنچه گفته شد، بدون تردید، سبک زندگی نسبت بـه دهه های گذشته تغییر اساسی کرده است. به واسطه ارتباطات گسترده و تعریفی کـه رسـانه هـا، تبلیغات و فیلم ها از زیبایی، تناسب اندام و جذابیت ظاهری بدن دارند، گریزی از گـرایش زنـان به زیبایی و زیباشدن نیست. از آنجا که رفتار و گرایش های انسـان هـا تـابعی از فرهنـگ اسـت، تغییر فرم و شکل بدن را می توان به منزله نماد و نشانه تغییـر ارزش هـا و هنجارهای موجود در جامعه دانست.
بدیهی است، هدف مدیریت بدن اکتساب منزلت، تمایز و پایگاه اجتماعی است. کارشناسان به کالایی شدن بدن در جوامع مدرن اشاره می کنند، به گونه ای که بدن حامل ارزش در زمینه های اجتماعی می گردد. آن ها با در نظر گرفتن بدن به عنوان یک سرمایه فیزیکی، هویت های افراد را با ارزش های اجتماعی منطبق با اندازه، شکل و ظاهر بدنی مرتبط می سازند.
از طرفی فرهنگ مصرفی، این ایدئولوژی را ترویج می کند که بدن ناقل لذت و خودابزاری است و در زمینه های اجتماعی کنونی، ظاهر زیبا به صورت مهم ترین عنصر پذیرش اجتماعی افراد درآمده است.
با عنایت به تأثیرات پسامدرنیسم، علاقه عامۀ مردم نسبت به کامل جلوه کردن، خلاق و فریبنده بودن، کنترل داشتن نسبت به بدن، خلاقیت افراد نسبت به سبک زندگی خود و مصرف سبک های متغیر را از ویژگی های این مرحله از تکامل اجتماعی و اقتصادی جوامع می توان برشمرد. بر این اساس، افراد برای اثبات تعلق خود به گروه ها و تضمین امنیت عضویت شان ناچارند که طبق قوانین معینی که اغلب تحت عنوان “مد” ارائه می شود، پوشش، شکل و آرایش بدن خود را تنظیم کنند. به دست آوردن این استانداردها مستلزم رعایت الگوهای مصرفی خاصی است که در بازار سرمایه داری تعیین می شوند و هرچه بدن به تصاویر آرمانی جوانی، سلامتی و زیبایی نزدیک تر باشد، ارزش مبادله ای آن بیشتر بوده و دارای منزلت است.
لذا زنان به ویژه بر اساس ویژگی های جسمانی شان مورد قضاوت قرار می گیرند و احساس شرمساری نسبت به بدنشان رابطه مستقیمی با انتظارات اجتماعی دارد.
زنان در مقایسه با مردان بیشتر در معرض اختلالات تغذیه ای قرار می گیرند که این مسئله ناشی از چند دلیل عمده است:
اول اینکه هنجارهای اجتماعی ما، در مورد زنان بیشتر بر جذابیت جسمانی تأکید دارد.
دوم اینکه آنچه به لحاظ اجتماعی تصویری مطلوب از بدن تعریف می شود، در مورد زنان تصویری لاغر اندام و نه عضلانی است.
سوم اینکه هر چند امروزه زنان در عرصه عمومی و زندگی اجتماعی به نسبت قبل فعال تر شده اند، اما هم چنان همان قدر بر اساس پیشرفت ها وموفقیت هایشان مورد ارزیابی قرار می گیرند که بر پایه وضعیت ظاهری شان .
در این میان، عده ای از فعالان حقوق زنان، روانشناسان و صاحب نظران، به دلیل تبلیغات افراطی حول محور داشتن ظاهر فیزیکی خاص، به انتقاد از رژیم های لاغری میپردازند.
این موضوع، بحثهای زیادی را در مورد استانداردهای کلیشهای زیبایی برانگیخته که از جهات مختلف بر نوجوانان تأثیر میگذارند.
فعالان حقوق زنان نسبت به تقلیل دادن تصویر زن به عنوان یک شیء زیبا و مورد پسند مردان به رژیمهای بدون انعطاف و جراحیهای زیبایی افراطی معترض هستند. لازم به ذکر است، مردان نیز جزو مشتریان پر و پا قرص صنعت زیبایی هستند و وسواس خاصی نسبت به اندام خود پیدا کردهاند، هرچند در قیاس با زنان که ۸۰ درصد مشتریان کلینیکهای زیبایی و پزشکان متخصص تغذیه را تشکیل میدهند، جمعیتشان کمتر است.
چنانچه به امر پیشگیری از آسیب های اجتماعی اعتقاد داشته باشیم؛ ضرورت توجه به برخی موارد الزامی به نظر می رسد:
باید با نگاه جنستی به زن در جامعه مبارزه کرد.
نگاه زنان به مدیریت بدن خود پدیده ای جدا از دیگر تحولات در حال وقوع در جامعه نیست و پدیده ای اجتماعی است، بنابراین نمی توان دیدگاه زنان در باره بدن خود را با فشار و تهدید تغییر داد.
با فراهم کردن زمینه ارتقای شغلی زنان بدون ارتباط با جنسیت آنان، احتمالاً نگاه جنسیتی خود زنان به خودشان نیز تغییر می کند.
باید زنان احساس کنند که حقوق آنان به دلیل زن بودن پایمال نمی شود، تا آنها نیز مجبور نباشند از امکانات خود، از جمله خصوصیات ظاهر و بدنی، به عنوان زن استفاده کنند.
باید زمینه پذیرش اجتماعی زنان بدون توجه به ظاهر آنان فراهم شود.
باید درباره انتظارات اجتماعی از زنان با توجه به تحولات اخیر در سطح جهان تجدید نظر کرد.