کمتر کسی پیدا میشود که نام مستوره کردستانی را نشنیده باشد، “مستوره اردلان” شاعر، تاریخنویس، عارف و خوشنویس زمانه خود بود و تابوی جامعه مردسالارانه آن روزگار را در هم شکست و به دفاع از حقوق زنان برخاست.
به گزارش عصر زنان، ماه شرف خانم قادری متخلص به (مستوره) و شهیر به مستوره اردلان یا ( مستوره کردستانی ) یا به اختصار مستوره اردلان شاعر، نویسنده و تاریخنگار ایرانی در سال ۱۲۲۰ هجری قمری، برابر با ۱۱۸۴ شمسی و ۱۸۰۵ میلادی در شهر سنندج در غرب ایران چشم به جهان گشود و از شاهزادگان دربار اردلان به مرکزیت سنندج بود.
ماهشرف در سال ۱۲۲۶ قمری (برابر با ۱۱۸۴ خورشیدی و ۱۸۰۵ میلادی)، زمان حکومت امانالله خان والی اردلان در خانوادهٔ اهل فرهنگ قادری در سنندج به دنیا آمد و به تحصیل و تربیتش همت گماشتند و بر خلاف سنت دیرین و جاری زمان، او را همسطح با مردان به آموختن علوم متداول زمان تشویق و ترغیب نمودند.
کمتر کسی پیدا میشود که نام مستوره کردستانی را نشنیده باشد، “مستوره اردلان” شاعر، تاریخنویس، عارف و خوشنویس زمانه خود بود و تابوی جامعه مردسالارانه آن روزگار را در هم شکست و به دفاع از حقوق زنان برخاست.
وجود پدری باسواد و دوستدار علم و دانش از مستوره زنی صاحب قلم و صاحب ذوق ساخت و در جامعه مردسالارانهای که زنها حق هیچ گونه یادگیری و آموزشی نداشتند او را به فراگیری علم و دانش ترغیب کرد و به او زبان عربی و فارسی و کُردی آموخت.
دیری نگذشت که ماهشرف در ردیف ادیبان و سخنسنجان قرار گرفت. مستوره با ذوق و قریحهٔ شعریش توانست با سرودن قصیده های نغز و غزلیات آبدار با شاعران نامدار زمان خود مقابله کند و در تاریخنویسی پابهپای مورخین جلوه نماید. میرزا علیاکبر منشی دیوان غزلیات مستوره را بیستهزار بیت دانسته است.
میرزا علیاکبر وقایعنگار در شرح حال او مینویسد: سزاوار است نام مستوره به خاطر فضل و کمال و خط و ربط و شعر و تاریخنگاریاش در ردیف زنان برجسته و مورخین نامدار قرار گیرد. ماهشرف در هفدهسالگی به اجبار به عقد و ازدواج خسرو خان فرزند امانالله خان بزرگ درآمد.
میرزا علیاکبر منشی در این باره مینویسد: «مستوره چون شأن و شایستگی خود را برابر با مردان روزگار میدانست از این مواصلت و مزاوجت امتناع داشت تا این که خسروخان پدر و جد او را همراه چند تن از بستگان به زندان انداخت و ابوالحسن بیگ را مجبور به پرداخت جریمهٔ سیهزار تومان نمود و شرط استخلاص آنان را منوط به عقد مستوره نمود.
مستوره به ناچار بدین مزاوجت تن درداد و جز تسلیم در مقابل استخلاص پدر و جدش راه دیگری نداشت در حالی که خسروخان پیشتر با حسن جهان خانم بیستویکمین دختر فتحعلی شاه قاجار ازدواج کرده بود و از او سه پسر به نامهای رضاقلی خان، امانالله خان و احمد خان و سه دختر به نامهای خانمخانمها که زن اردشیر میرزا، برادر محمد شاه قاجار بود و دیگری عادلهخانم همسر حسین خان، والی شیراز و سومی آغهخانم داشت.»
حسنجهان خانم زنی بود ادیب و شاعر و سیاستمدار و صاحب قدرت و مسلط بر زندگی خسروخان بود. مستوره بیشتر اوقات خود را به مطالعه و سرودن شعر و نوشتن تاریخ میگذرانید و چون خسرو خان نیز شاعر بود بیشتر او را بدین کار تشویق مینمود، رفتهرفته مستوره به خسروخان علاقهمند شد.
ماهشرف در میان شاعران فارسیزبان با یغمای جندقی ارتباط شعری داشت و با سید عبدالرحیم مولوی که از بزرگان مکتب شعر گورانی است آشنا بود زیرا هر وقت سید عبدالرحیم مولوی به دیدار دوستانش غلامشاه خان اردلان و رضاقلی خان اردلان به سنندج میآمد با مستوره نیز ملاقات میکرد و او را تشویق مینمود که شعر کردی گورانی بگوید.
دوران خوشبختی و آرامش روحی و به قول مستوره، روزگار اعتبارش چندان طولانی نبود، زیرا خسرو خان اردلان در سال ۱۲۵۰ هـ. ق به بیماری کبدی دچار شد و دو ماه بعد در بیستونهسالگی درگذشت. مرگ همسر و داغ ازدستدادن برادر جوان ناکامش ابوالمحمد که در بیستودوسالگی درگذشته بود، علاوه بر سلب نشاط و شادابی جوانی از مستوره، ضربات روحی زیادی که دو ماه پرستاری و شبزندهداری از همسرش تحمل کرده بود، او را به انزوا و عزلت و مطالعهٔ کتب دینی و تألیف کتاب عقاید کشانید.
مستوره سالیانی را به تنهایی در میان خانوادهٔ جانشینان خسروخان گذرانید. میرزا عبدالله رونق در شرح حال وی مینویسد: «در سنهٔ ۱۲۶۳ به علت فَترت ولایت، با خویش و عشیرت که یکی از آنها حقیر بود جلای وطن اختیار و در ملک بابان و خاک روم سکونت قرار داده و بار سفر آخرت را در آن مقام گشادهدست اجل گریبان حالش را گرفته به سوی گلشن جنان کشید و در جوار زهرا آرمید.» در یک تذکره شعرای کردی چاپ عراق آمده: «جنازهٔ مستوره را از سلیمانیه به نجف انتقال دادند». ممکن است کلمهای از نوشتهٔ میرزا عبدالله رونق در اینجا ترک و از قلم افتاده باشد و منظور آن باشد: «در جوار زوج زهرا آرمید.»
مهدی بیانی به نقل از مجمعالفصحا او را از خوشنویسان خط نستعلیق دانستهاست.
مستوره اردلان چندین کتاب شعر نوشت. تاریخ اردلان او به عنوان یکی از متون شیوای فارسی شناخته شدهاست. اشعار پراکندهای نیز به گویش گورانی زبان کردی از او بجا ماندهاست.
این بانوی تاریخ نگار در ۱۲۶۴ هجری قمری، برابر با ۱۲۲۷ شمسی و ۱۸۴۸ میلادی؛ در سن ۴۴ سالگی درگذشت.
مزار عمومی وی شهر سلیمانیه، در محلی موسوم به (گردی سهیوان)، واقع در کردستان عراق است.