کلیشهها چنان در ذهن ما نقش میبندند که متقاعد کردن افراد به استعدادشان در زمینههایی که ذهنشان گرفتار کلیشههاست، سختتر میشود. مانند: “زنان قوه تشخیص ندارند” یا “این دختر مردیه واسه خودش” و … در این میان کلیشههای جنسیتی در زندگی شغلی زنان تاثیر بسزایی دارند.
به گزارش خبرنگار عصر زنان، بیست و سوم ژوئن برابر با دوم تیر به عنوان روز جهانی زنان مهندس نامگذاری شده است. انجمنهای جهانی مختلف در حمایت از زنان در این روز به مسئله اهمیت برابری شغلی بین مردان و زنان میپردازند.
اصولاً بیشتر آدمها در ذهنشان مرزی را میان توانمندیهای دخترها و پسرها قائل شدهاند که مطابق با واقعیت نیست. این مرزبندی ذهنی در شغلهای گوناگون نیز به چشم میخورد؛ به طورمثال مهندسی که به گمان برخی افراد حرفه زنانهای نیست.
معمولا زنان برای انتخاب رشته های فنی مهندسی مردد هستند. مخصوصا در رشته هایی که عملا کار در ساختمان ها و خارج از شهر است؛ مانند مهندسی عمران ، مهندسی معماری ، مهندسی نفت و … .
تصور عموم بر این است که این رشته ها ماهیت مردانه دارند و ممکن است مهندس خانم به اندازه مهندس آقا در حیطه شغلی خود و ورود به بازار کار موفق نباشد.
از سال تحصیلی ۱۳۹۱ رشتههای مرتبط با مهندسی رکورددار رشتههایی هستند که دختران از آغاز تحصیل در آنها محروم شدهاند. نگرش زن ستیزانه ای که اعتقاد دارد، خواندن رشتههای فنی برای پسران راحتتر است، چراکه خداوند به آنها مغزی مهندسی شده عنایت کرده است.
در کشورهای صنعتی هم تفاوت میان میزان گرایش دختران به رشتههای فنی و مهندسی و سایر رشتهها مشهود است و این مسئله فقط مربوط به ایران نمیشود. در واقع، بررسیهای بهعمل آمده نشان میدهد که زنان نسبت به مردان، کمتر علاقهمند هستند در رشتههای مرتبط با تکنولوژی مانند مهندسی ادامه تحصیل دهند.
بدیهی است؛ کلیشههای جنسیتی اعتماد به نفس زنان را به چالش میکشد.
کلیشهها زندگی روزمره ما را پر کردهاند.
فضای مردسالارانه جوامع در نسخه ای که برای زنان تجویز کرده اند، زنان را احساسی و فاقد منطق برچسب زده اند؛ از این رو آنها را لایق مشاغل فنی مهندسی نمی دانند و این تنها یکی از انگ زنی های متعددی است که زنان را از حرکت باز می دارد.
کلیشههای جنسیتی، باورهای افراد را در مورد خود و دیگران تعیین میکنند. اگر زنی را در نظر بگیریم که دقیقاً توانایی یکسانی در دو دسته مختلف دارد کلامی و ریاضی. فقط این کلیشه که مردان در ریاضی بهتر هستند؛ باور او را مبنی بر اینکه توانایی خودش در ریاضی کمتر است، شکل میدهد.
کلیشهها چنان در ذهن ما نقش میبندند که متقاعد کردن افراد به استعدادشان در زمینههایی که ذهنشان گرفتار کلیشههاست، سختتر میشود. مانند: “زنان قوه تشخیص ندارند” یا “این دختر مردیه واسه خودش”. در این میان کلیشههای جنسیتی در زندگی شغلی زنان تاثیر بسزایی دارند. این کلیشهها به ظاهر، در سطح زبان رخ میدهند، اما حاکی از روندهایی است که خیلی از جنبههای زندگی زنان را همچون زندگی شغلی آنان را در برمیگیرد.
همه دانش آموزان دختری که وارد رشته ریاضی فیزیک شده اند، حداقل یک بار با واکنشی شبیه به : «واه واه! دختر رو چه به مهندسی؟! این کارا برای یه دختر مناسب نیست.» از جانب اطرافیان مواجه شده اند.
پیش فرض های نادرست جنسیتی، سبب شده، پارهاى از رشتههاى انتخابشده از طریق دختران با معیارهاى فرهنگى جامعه سازگارى نداشته و براى اشتغال مشکل ساز شود؛ طبق برداشت جامعه به عنوان مثال رشتههاى فنی و مهندسى نه با روحیه و روان طبیعى زنان ملایمت دارد و نه تضمین شغلى مناسب براى دختران مهندس وجود دارد و در واقع جامعه ما پذیراى این نیست که زنان مهندس در رأس کارها قرار گیرند و مردان زیرمجموعه آنها باشند و این دغدغه فکرى دختران مشغول به تحصیل در رشته هاى مهندسى است.
کلیشههای جنسیتی بر زنان باعث میشود اعتمادبهنفس زنان کاهش یابد و حتی ناخواسته اعتقاداتی درباره خودشان داشته باشند که اصلا درست نیست!
در ایران تحصیل دختران در رشتههای فنی و مهندسی همیشه با اما و اگرهایی همراه بوده است و گذشته از علاقه کمتر دختران به این رشتهها، شرایط آسانی برای تحصیل آنها در رشتههای فنی و مهندسی فراهم نبوده است. یکی از مسایلی که دغدغه ذهنی دختران دانشجوی رشتههای مهندسی است، آینده کاری و بازار کار این رشتهها برای دختران است.
از سوی دیگر عدم گرایش زنان به رشته های مهندسی علل مختلفی دارد:
*حقوق کمتر در مقایسه با مردان
*محیط کاری نامناسب و تحت سیطره مردان
*دست کم گرفته شدن توسط همکاران مرد و کسر شان آقایان از اینکه مافوقشان یک زن باشد.
*نبود امنیت شغلی
بسیاری از افراد معتقدند که بسیاری از موقعیتها در حرفه مهندسی ساعت کاری نامناسب دارند و همچنین در آنها تعادل بین زندگی و کار وجود ندارد. این شرایط ممکن است برای زنانی که مادر بچههای کوچک هستند، قابلقبول نباشد. این عدم انعطافپذیری مانع پیشرفت آنها در شرکتها میشود؛ بنابراین، مسئله شاید نه جذب کردن زنان به مهندسی بلکه نگهداشتن آنها در آنجاست.
*کمبود دانش در مورد انواع وظایف و مسئولیتها
در این بخش یک دلیل بزرگ است که زنان به این صنعت جذب نمیشوند.
لازم به ذکر است، درصد قابل توجهی از اعضا سازمان نظام مهندسی را بانوان تشکیل میدهند، که فعالیت بیشترشان در بخش معماری و شهرسازی است.
حدود نیمی از فارغ التحصیلان شهرسازی ایران را زنان تشکیل می دهند که تعداد کثیری از آنان به علت موانع و محدودیت هایی که پیش روی آنها است، بیشتر در حیطه امور دفتری مشغول فعالیت هستند و تـاکنون پیشـرفت آنهـا در مشـاغل حسـاس مـدیریتی و اجرایـی محسوس نبوده است.
علیرغم تمام آنچه گفته شد؛ نقش سازنده زنان مهندس در صنعت، لایق تحسین است، از این رو باید کوشید تا از یک سو با رفع موانع و کشف توانمندیهای عظیم آنان، زمینه حضور چشمگیر و تاثیرگذار این بخش از سرمایه انسانی را در توسعه کشور فراهم نمود.
با همه این ها، کلیشه سازی جنسیتی درباره شغل ها به طرز قابل توجهی ثابت باقی مانده است. حتی هنگامی که ماهیت کار و مهارت های لازم برای انجام آن به طرزی بنیادین تغییر کرده است.
حضور حداقلی زنان در مهندسی و دیگر کارهای صنعتی و نبود اعتماد به نفسی که اغلب زنان در رویارویی با تکنولوژی دارند، شواهدی بر مشکلی عمیق تر است.
طرح و برنامه های اجرا شده در جهت اصلاح حضور حداقلی زنان در مهندسی چنین وانمود ساخت که گویی چالش صرفاً نبود اعتماد به نفس در زنان است اما مطرود سازی فعالانه زنان از حوزه های کار و تکنولوژیک سبب می شود سلطه مردان بر بخش اعظمی از تکنولوژی همچنان در امان بماند.
در پایان آن چه حاصل می شود؛ بیشترین سهم شاغلان زن در بخشهای غیر تولیدی و ناچیز ترین سهم، نصیب شاغلان زن تکنسین و مهندس از صنایع ایران می شود.