هنوز مطالعه به عنوان یک نیاز دائمی برای همگان مطرح نیست، هنوز خیلی ها از خواندن سر باز می زنند، در فیلم ها و سریال ها سیگار و تنقلات و … تبلیغ می شود، ولیکن در رسانه های دیداری و شنیداری تبلیغ موثری برای کتاب صورت نمی گیرد.
به گزارش عصر زنان، لحظه ای عمیق تر شویم؛ چرا برخی که گرانی کتاب را علت کتاب نخواندن خود می دانند، حاضرند برای خرید به روزترین گوشی تلفن همراه هزینه ای چند برابر کتاب پرداخت کنند؟
چرا آنها به کتابخانه ها برای امانت گرفتن این محصول فرهنگی مراجعه نمی کنند؟ چرا بیشتر خانواده های مرفه، کتاب را در سبد خانواده ندارند؟ چرا کسانی که کمبود وقت را بهانهی نخواندن می دانند، گاه ساعت ها زمان خود را صرف دیدن سریال ها و فیلم های متعدد می کنند و بی هدف در فضای مجازی، وبگردی می کنند؟
چرا کسانی که کمبود کتاب را دلیل عدم کتابخوانی مردم می شمارند، همان تعداد کتابی که در سال چاپ می شود را نمی خوانند و یا حداقل کتاب های کتابخانه های کشور را مطالعه نمی کنند؟ چرا سرانه مطالعه در کشورهای توسعه یافته که سهم بیشتری از انواع تکنولوژی را دارند، بسیار بالاست؟
در اینجا قصد نداریم سرانه ی مطالعه کشورها را قیاس کنیم، چراکه ممکن است ملاک های محاسبه میزان مطالعه در هر کشوری با دیگری متفاوت باشد.
بحث درباره مولفه های تاثیرگذار بر کتابخوانی چنان با چالش و چند گانگی همراه است که همین امر موجب اختلاف نظر صاحبنظران داخلی شده و حتی نتایج پژوهش های داخلی نیز تقریبا غیر قابل مقایسه با یکدیگر است.
همین که آمار دقیقی از میزان مطالعه مردم موجود نیست، خود نشانی از مهجوریت کتاب و کتابخوانی است. به هر صورت رصد جامعه، نشان از سرانه پایین مطالعه در ایران دارد.
کشورهای در حال توسعه نزدیک به ۸۰ درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند، اما کمتر از ۳۰ درصد کتاب های مصرفی جهان را تولید می کنند و کمتر از این نسبت به کتابخوانی مشغولند! پدیده فقر مطالعاتی تهدید بزرگی برای کشورهای در حال توسعه به شمار می آید.
برخی از فعالان حوزه فرهنگ، عدم اقبال مردم از کتاب را نارساییهای خانواده و نظام آموزشی برمی شمرند.
گاه خانواده ها فرزندان خود را به گونه ای پرورش می دهند که تنها در جستجوی فعالیت هایی باشند که کمکی به بهبود وضع اقتصادی آنان بکند و از آنجا که مطالعه را در آن راستا نمی بینند، دلیلی نیز برای مطالعه در خود نمی یابند. اندیشمندی می گفت: « فرزندان در دامن پدر و مادرانشان کتابخوان می شوند.»
نظام آموزشی کشورمان، نظامی غیرپویا و تک محور است. سیستمی که براساس کتاب و جزوه درسی شکل گرفته، نخواهد توانست دانش آموز را به سوی منابع غیر درسی و دیگر منابع اطلاعاتی رهنمون سازد. نظام آموزشی ما با گذاشتن بار سنگین کتاب های درسی به دوش دانش آموزان، آتش عشق علاقمندترین کتابخوان ها را نیز خاموش می کند. چنانچه نظام آموزشی متکی بر پرسشگری و خلاقیت باشد، خود بسترساز رشد مطالعه می شود.
کتاب به عنوان یکی از اصلی ترین مجاری فرهنگ و انتقال فرهنگ در جامعه تلقی می شود. باید باور کنیم راه اصلی و پایدار توسعه از وادی فرهنگ می گذرد و کتاب نقش تعیین کننده ای در این مسیر دارد. از تاثیر مطالعه بر فرهنگ نباید غافل شد چراکه در جوامعی که ساکنانش اهل مطالعه هستند، مردم و مسئولان به تفاوت اندیشه ها اعتقاد دارند، به ساختار، رویه، قانون و … اعتقاد دارند، حقوق شهروندی را رعایت می کنند. روش صلح آمیز، تغییر سیاست ها و جهت گیری هاست.
جامعه ای که می خواهد آزاد و آگاه باشد، ضروری ست به کتاب با چشم دیگری بنگرد. این گونه نباشد که گاه مسئولان به فرهنگ و کتاب اقبالی نداشته باشند.
هنوز مطالعه به عنوان یک نیاز دائمی برای همگان مطرح نیست، هنوز خیلی ها از خواندن سر باز می زنند، در فیلم ها و سریال ها سیگار و تنقلات و … تبلیغ می شود، ولیکن در رسانه های دیداری و شنیداری تبلیغ موثری برای کتاب صورت نمی گیرد. چنانچه کتابی نیز معرفی شود، بیشتر از آنکه ترویجی باشد، جنبه تبلیغی دارد و مخاطبان آنان، اغلب افرادی هستند که خود اهل مطالعه اند، بنابراین از این گونه برنامه ها نمی توان افزایش سرانه مطالعه افراد جامعه را انتظار داشت.
در شرایط کنونی که استقبال از کافه ها و رستوران ها بسیار بیشتر از کتابفروشی هاست، اهالی فرهنگ، ناشرین و کتاب فروشی ها روزگار سختی را پشت سر می گذارند. گرمی و رونق این دکان فرهنگی زمانی است که میل به خواندن و مطالعه در میان مردم شعله ور باشد. درد آنجاست که کتاب فروشی ها تعطیل و به رستوران تبدیل شده است.
آنچه مبرهن است خواندن باید از علتی سرچشمه گرفته و معلول مشخصی را که در پاداش تلاش است، به ارمغان بیاورد. چنانچه علت باشد و راه ظهور معلول سد باشد، علت خواندن فعال نمی شود و یا اگر هم با تبلیغات (هفته کتاب، نمایشگاه کتاب) فعال گردد، با فروکش کردن تبلیغات از فعالیت باز می ایستد، لذا باید به کشف روش های نوین ترویج و اشاعه فرهنگ مطالعه در میان آحاد جامعه بپردازیم که با خصایص نسل کنونی و مقتضیات زمانی کشور مطابقت داشته باشد.
لازم است به منظور ارتقای فرهنگ کتابخوانی راهکارهای اجرایی، روانی، تربیتی، ساختاری و خانوادگی مورد توجه قرار گیرد تا بتوانیم مطالعه را جهت دار، ارزشمند، مداوم و هدفمند سازیم. ” به گونه ای که هیچ کس، در هیچ کجا، هیچ عذری برای نخواندن کتاب نداشته باشد.”
– مهدیه ملک شیخی تحلیلگر مسائل اجتماعی